:. زخم درد عاشقی .:
حالا می خوام مومنین،قصه بگم براتون
مثل یه گل بشینم،تو باغ قصه هاتون
(زخم درد عاشقی)است اسم قصه ی امروز
پر از زخم و پر از عشق،پر از درد و پر از سوز
وقتی می ریم منطقه،تو مقتل ها می گردیم
نشون میده هممون،عاشق و اهل دردیم
اما خط مقدم،که اصل این سنگر است
تو بطن هر منطقه،باید بدونیم کجاست
خط مقدم ما مادر اون شهیده
که بیست ساله منتظرچشمش به در سفیده
اون که پسر بزرگش،تو جبهه نا پدیده
نمی دونه اون یکی،گم شده یا شهیده
دیگه بیا عزیزم،اگر هستی ،نمردی
چرا وقتی می رفتی مادرتم نبردی؟
منم ببر عزیزم،موندنم،دیگه بسه...
موضوع مطلب : زخم, عاشق, مادر